بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

روزهای زندگی مامان وبابا

یه خبر ترسناک

1390/2/13 14:55
نویسنده : بیتا
1,033 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دختره گلم مامانی نمیدونی چه اتفاقی افتاد دیروز عصر که منو بابائی رفتیم خونه فهمیدیم که خونمونو دزد زده

niniweblog.com

 و یه عالمه وسایل رو که دوست داشتیم واز همه مهمتر دوربین فیلم برداری که توش فیلم های مسافرتمون بود رو هم برده     

niniweblog.com

بعدشم چون من یه کم ترسیدم و هول کردم شما هم زود خودتو گلوله کردی و رفتی یه گوشه دل مامان بی حرکت موندی واسه همین من خیلی نگران شدم و امروز صبح اول صبح رفتم سونو گرافی و دیدم که ماشالا سر حال وقبراقی فقط خودتو جمع کردی و ترسیدی ولی مامانی جان شما هیچ وقت نترس جای تو تو دل مامانی امن امنه و خودم ازت محافظت میکنم گلم هرکی بخواد به تو آسیب بزنه میکشمش    

niniweblog.com

راستی مامانی قراره تو اداره اینترنتمون رو قطع کنن ولی به بابائی میگم که برام adsl بخره که بازم بتونم برات خاطره بنویسم و با خاله هات تو کلوپ صحبت کنم وگرنه که مامانی افسردگی میگیره! شما فقط دعا کن قطعش نکنن بببببووووووووووووووووووووسسسسسسسس عسل مامان عاشقتم

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سپيده
20 اردیبهشت 90 22:35
سلام دوست جونم جونت سلامت اول مراقب خودت و فرشته نازت باش... ايشالا كه ضرر مالي زود زود جبران مي شه... بوووس