یه عالمه اتفاقای خوب
سلام عزیز دلم بهت گفته بودم که میرم تهران میدونی اونجا رفتم سونو گرافی و چهره ماهتو دیدم وای باورت میشه بعد از اینکه جنسیتت معلوم شد تا ٠.٥ ساعت از خوشحالی گریه میکردم!!!
آخه حالا دیگه واقعا شدم مامان باران دختر گلم عاشقتم !
روز بعدش با مامان بزرگ رفتیم برای خرید کلی وسیله برات خریدم با اینکه خیلی خسته شدم ولی واقعا لذت بخش بود
تازه مهمتر از همه اینکه بعد از خریدات از مامانی تشکر هم کردی ، میدونی چه جوری با اولین لگدات مامانو خوشحال کردی
راستی منتظر باش وقتی بابا بزرگ وسائل تورو همراه با تخت و کمدت فرستاد و من اتاقتو چیدم عکس وسیله هاتو میگیرم وبرات میزارم همینجا
حالا دیگه من و بابات بیشتر از همیشه منتظرتیم باران عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی