ورود به هفت ماهگی مبارک
سلام گل دخترم فرشته نازم عزیز دلم باران قشنگم
به سلامتی و لطف خدا شش ماه رو پشت سر گذاشتیم و وارد ماه هفت شدیم هووووووووووووووووورررررررررررررررررااااااااااااااااااا
شیرین مادر هر روز که میگذره بیشتره بیتاب دیدنت میشم میدونی این انتظار خیلی شیرین ولی سخت و کشنده هم هست تقریباصبرم تموم شده واسه دیدنت ولی خوب سعی میکنم خودمو مشغول کنم تا روزا بگذره و گل نازم بیاد تو بغل مامانش
عزیز دلم تو ٤ ، ٥ روز گذشته خونه تکونی کردم و همه جای خونه رو تمیز کردم تا برای اومدن شما مهیا بشه سیسمونی هم که دیگه تکمیل شده و بعد از اینکه بابائی بره چین و برگرده یه سر میرم تهران بقیه وسایل رو هم میخرم و وقتی تخت و کمدت رو فرستادن همدان دیگه اتاقتو میچینم فکر کنم بشه اواسط تیر ماه راستی توی تیر ماه میخوام برم عکاسی از شما که الان تو شکم مامانی هستی عکس بگیرم به امید خدا
خبر آخر هم اینکه امروز مامان بزرگ و دایی امیر علی میان همدان مامان بزرگ پیشمون میمونه تا بابائی برگرده دایی امیر علی هم تا آخر مرداد که من میخوام برم تهران پیشم میمونه .
خبر های این چند روز هم تموم شد بازم برات مینویسم عسل مامان !!!!!
عاشقتم بی نهایت