بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

روزهای زندگی مامان وبابا

نزدیک شدن به تولد خواهری

1391/10/24 16:31
نویسنده : بیتا
837 بازدید
اشتراک گذاری

سلام باران خانومم

هزار ماشااله انقدر شیرین شدی که شرح همه هنرات میشه یه کتاب ولی من مختصری از کاراتو بهت میگم

عاشق باب اسفنجی هستی و روزی ٢٠٠ بار باید شعرشو برات بذاریم که تو هم دست و پا شکسته با هاش بخونی ، عاشقه بپر بپر رو تشک تختی و از دیوار راست بالا میری، کلمات جدیدت ( مجید ، مامانی،بیتا ، انار ، گردو ، بگیر، جیش) ، صدای حیوانات که بلدی اسب ایییییییییییییی ، هاپو هاپ ، پیشی مووووووووووو،جوجو جیک جیک البته اینارو باید تصویری ببینی چون خیلی بامزه میگی همه رو.

خوب خانومم دیگه چیزی تا تولد خواهرت نمونده حدودا ١٠ روز و فکر کنم یکی دو ماه من نتونم براتون مطلب بنویسم چون دیگه با وجود دو تا دختر شیطون وقتی برای نوشتن نمیمونه پس تا چند وقت عذر مامان رو قبول کنید

تولد خواهرت ٥ بهمنه به امید خدا که حتما حتما خاطره تولدش رو همین جا براتون مینویسم

عااااااااااااااااااااااااااشقتونم کوچولو های نازمممممم بووووووووووووووس وبای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)